مداد شکسته

ساخت وبلاگ

آنگاه که دستار،  دستمایه ی سروری شدو عبا شنل شجاعتفرجام حق طلبی تیغ تازیانه شد.آنگاه که ارزش زن  کمتر از قرصی نان شدو گورستانها عرضه گاه تنزمین شرمگین از قساوت آدمیان شدآنگاه که غریو آزادی چون ققنوس از خاکستر خروشیدبستر رودها، مدفن جوانان دست بسته شدآنگاه که زمان انتقام سخت فرا رسیدقرعه به نام بی گناهان بی بالی افتادکه در ظلمت شب، چون  شهاب فرو ریختندو آنگاه، روزی خروش هول انگیز خار و خس پای، مردان مناره های طلایی را به مرداب مکافات خواهد کشید. مداد شکسته...ادامه مطلب
ما را در سایت مداد شکسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : medadekhamoosho بازدید : 3 تاريخ : پنجشنبه 29 دی 1401 ساعت: 15:06

 پتو را روی  سرش کشید و چون  جنینی در بطن مادر خودش را جمع کرد. فقط زیر  این پتوی نخ نما و  بید زده ،  در فضای تاریک که فقط چند نقطه ی کم سو انجا را روشنایی می بخشید  احساس امنیت  می کرد.دلش میخواست د مداد شکسته...ادامه مطلب
ما را در سایت مداد شکسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : medadekhamoosho بازدید : 35 تاريخ : چهارشنبه 15 آبان 1398 ساعت: 6:01

روزی خواهم  مرد.وروزی خواهم مرد بدون اینکه نامی از من بماند.زمین نمناک بستر م خواهد بود و سقفی از خاک آسمانم که ستارگانش افول کرده اند.شاید انجا کسی نباشد تا احساسم را اسیر کند. ذهنم را به بند بکشد و مداد شکسته...ادامه مطلب
ما را در سایت مداد شکسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : medadekhamoosho بازدید : 94 تاريخ : چهارشنبه 15 آبان 1398 ساعت: 6:01

آب افتابه را بر روی پاهای خاک آلودش خالی کرد و از شدت  عصبانیت دندانهایش را به هم  فشرد.دیگر نمیتوانست تحمل کند .امروز بازهم  در صف مدرسه  دوستانش کلی بهش خندیده بودند .با اینکه پاچه ی شلوارش را تا زی مداد شکسته...ادامه مطلب
ما را در سایت مداد شکسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : medadekhamoosho بازدید : 40 تاريخ : چهارشنبه 15 آبان 1398 ساعت: 6:01

 باز هم  امروز  گربه ام دسته گل به آب داد.البته  نه  اینکه  گربه ی بدی باشد . ابدا  اینطور نیست. اتفاقا هم  بسیار  زیبا است و هم بسیار مودب  .تنها  ایرادش این است  که  زیادی سخاوتمند و بخشنده است. یعن مداد شکسته...ادامه مطلب
ما را در سایت مداد شکسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : medadekhamoosho بازدید : 43 تاريخ : چهارشنبه 15 آبان 1398 ساعت: 6:01

 دخترم روزی میرسد  که همانند من مادر شوی و  سرا پای وجودت لبریز از نگرانی ها و  امید برای فرزندت باشد .نازنین دخترم ، روزی که بدنیا آمدی گریه ی تو زیباترین ترانه ای بود که  شنیدم . این گریه ی  لطیف و مداد شکسته...ادامه مطلب
ما را در سایت مداد شکسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : medadekhamoosho بازدید : 52 تاريخ : چهارشنبه 15 آبان 1398 ساعت: 6:01

صدای کر کننده ی موزیک همه را به وجد آورده بود . زهره در وسط حلقه ی مهمان ها می رقصید. موهای مواج وبلندش را رنگ شرابی زده بود و دامن پیراهن گیپور بدون آستین صورتی رنگش به سختی زانوهایش را می پوشاند. . مداد شکسته...ادامه مطلب
ما را در سایت مداد شکسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : medadekhamoosho بازدید : 45 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:24

فرزندت کجاست؟فرزند من ؟ کدام فرزندم را می گویید؟ آخر دیگر حواسی برایم نمانده است .قرار بود فرزندان و نوه های زیادی داشته باشم اما پسرانم گم شدند و من تنها ماندم. اکنون مثل یک درخت خشکیده در برهوت خشک مداد شکسته...ادامه مطلب
ما را در سایت مداد شکسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : medadekhamoosho بازدید : 33 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 13:24

وقتی با صدای جیغ مادر از خواب پریدم  شک نکردم که  بابام پای منقل سنگ کوپ کرده و سقط شده  .. آشفته از جا پریدم   و  دویدم  سمت صدا  که دیدم مادرم توی حیاط  جلوی  لانه ی مرغها نشسته و داره  پرهای کنده شده را جمع می کنه. با دستپاچگی  گفتم  چه خبره  مادر  ؟!!!....زهره ام  ترکید ..&nb مداد شکسته...ادامه مطلب
ما را در سایت مداد شکسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : medadekhamoosho بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 27 اسفند 1396 ساعت: 14:59

من  از این دنیا ، از این احساس  پوسیده در خویشتن گریزانم . از این  تقدیر بی پایان ، از این تکرار تکرارها  بیزارم . از این بودنهای به اجبار ، از این آشفتگی ذهنم پریشانم ، از این  تخریب  بی نقصی که  آرام آرام  خنجرش را از درون بر  پیکره ام می ساید و مرا  همچنان که  مقتدرانه  ایستاده ام  ،  از درون ویران می کند . من در خود اسیرم و  مرا باکی از تنهایی نیست   ... چه  که  عمری به این زندان خ مداد شکسته...ادامه مطلب
ما را در سایت مداد شکسته دنبال می کنید

برچسب : بیگانه, نویسنده : medadekhamoosho بازدید : 44 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 3:36